هر قسمت از این مستند درباره اضخاص مختلفی هست که مهاجرات کردن تهران که از پدری ایرانی و مادری آمریکایی با تبار آفریقایی به دنیا آمده در چمدان این هفته با امیر پیام درباره تجربه دورگه بودن صحبت کرده و حتی روی لباسی که هنگام مصاحبه به تن کرده نوشته جان ایرانیان سیاه مهم است. کورش والانژاد: کورش والانژاد، هنرمند دیجیتال و طراح بازیهای کامپیوتری میهمان این هفته برنامه چمدان است و با امیر پیام درباره تجربه مهاجرت در سن ۱۱ سالگی گفتگو کرده است. او که از مادری امریکایی و پدری ایرانی متولد شده می گوید اتفاقا عشق به ایران را مادرش به او آموخته است. ساحل: پدر ساحل در سالهای پایانی جنگ ایران و عراق، بنا به دلایلی که هنوز کاملا معلوم نیست، او و چند خواهر دیگرش را در پارکی در تهران رها کرد و رفت. ساحل که در آن زمان ۴ سال داشت برای سه سال در پرورشگاهی در تهران ماند تا بالاخره فلورا او را به فرزندی قبول کرد. این دو یک سال بعد، یعنی هنگامی که ساحل هشت ساله شده بود به ژاپن مهاجرت کردند تا بلکه زندگی جدیدی را در آنجا رقم بزنند. اما بدرفتاری پدر خوانده ساحل با او، خیلی زود فلورا و ساحل را بیخانمان کرد. آنها که در همان ماههای نخست مهاجرت بودند ناچار شدند مدتی را در یک پارک بخوابند سپیده احمدی : برای نخستین بار دو داستان در کنار هم روایت شده است. داستان سپیده (از ایران) و کینگزلی (از نیجریه) که در فنلاند با هم آشنا شدند و دخترشان حنا هم همانجا متولد شده و داستان یک سپیده دیگر که حدود ۳۰ سال پیش با یک مرد نیجریهتبار دیگر در آمریکا آشنا شد و اتفاقا فرزند اول آنها هم یک دختر بود. دختری به نام تانیانا
دیدگاهها